از مجسمه برنزی بزرگ برای شکل دادن به داوود دوناتلو در رنسانس و خلق چهره های برنزی استفاده می شد که مجلل و مجلل خود را به تالارهای باشکوه ورسای پادشاه خورشید اضافه می کرد.
به دست صنعتگران و مجسمه سازان، برنز – آلیاژی از مس و قلع – به ماده ای تبدیل شد. هنر قرن ها و قرن ها پیش این ماده سخت و در عین حال انعطاف پذیر اولین مأموریت خود را در دستان انسان ها یافته بود.
یک ماموریت عملی و کاربردی. از اشیاء فلزی مقاوم در برابر قالب گیری. از شمشیرهای فرهنگ های باستانی گرفته تا زنگ های قرون وسطی و توپ های جنگ استقلال آمریکا.
پیشرفت در علم و صنعت به زودی باعث شد که آهن و فولاد این نقش های عملی را ایفا کنند، در حالی که برنز، به لطف حداقل انبساط و انقباض خود در حین ذوب و جامد شدن، وسیله ای را در هنر و دکوراسیون پیدا کرد.
زیبایی شناسی در خدمت زیبایی فضاها. این گونه است که پیکره های برنزی که هنوز هم خانه های ما را می پوشانند، متولد شدند.
احساسات جهانی و جاودانه برنز به همان اندازه فرهنگهایی را که اقیانوسها و قرنها تاریخ از هم جدا کردهاند، به دلیل سبکتر و انعطافپذیرتر بودن نسبت به مواد دیگر، مانند سنگ و مرمر، اغوا کرد.
سوهر-برنز-پیکرهای_حیوانات اگرچه کار با فیگورهای برنزی نیز به تجربه، حوصله و فداکاری زیادی نیاز دارد تا بتوان از لوسترها، لامپ ها، ساعت ها و مجسمه های برنزی مرتبط با هنر دکوراسیون از ورسای گرفته تا آرت دکو و آرت نوو که تا به امروز دوام داشته است استخراج کرد.
به عنوان اشیایی منحصر به فرد، مجلل و پیچیده، برای ایجاد هاله ای از پیچیدگی که به اتاقی که در آن زندگی می کنند منتقل می شود.